توهین به مرجعیت دینی!
چرا سکوت؟!
هنوز سخنان و موضعگیری گستاخانه و مشکوک امثال آقای «شمقدری» مشاور هنری و «رحیم مشائی» معاون رییس جمهور و رییس سازمان ایرانگردی و جهانگردی از خاطرهها محو نشده که این بار حریم مرجعیت مورد تاخت و تاز قرار گرفت و فضای پاک و معنوی ماه مبارک رمضان آلوده اغراض و کج اندیشی نویسندهای گستاخ و کج فهم گردید.
قلم فرسایی «محمد نوریزاد» در تعرض به ساحت مقدس مرجعیت شیعه که به بهانه آنچه او «دخالت در اوضاع مدیریتی کشور» خوانده آنچنان وقیح و زشت است که قلب هر انسان سلیمالنفس و متدینی را به درد آورده و البته در مقابل، دشمنان و معاندان را شاد و خرسند ساخته است.
نویسنده در عین بی لیاقتی و در نهایت غرور ، خود را در جایگاه خیرخواهی برای امت اسلام و دلسوزی برای نظام قرار داده و با بیانی دور از ادب، اخلاق و نزاکت، مراجع معظم تقلید، حوزه و علما را از دم تیغ قلم گذرانده است و در مواجهه با اعتراضات متدینین نه تنها از نوشتههای قبلی عذرخواهی نکرده که پس از آن نیز به گستاخیهای خود افزوده و البته استقبال طیف ضد انقلاب و رسانههای معاند نظام نیز بر دامنه آن افزوده است.
نویسنده که نتوانسته نگرانی عمیق خود و همفکرانش را از موضعگیریهای اصولی مراجع معظم بخصوص حضرت آیتا... العظمی مکارم شیرازی در مواردی همچون حضور مختلط دختران و پسران در ورزشگاهها و طرح امنیت اجتماعی و مبارزه با بیحجابی را پنهان کند با تمسک به اتهاماتی همچون ایجاد بحران در کشور، دخالت غیر قانونی مراجع در مسائل اجرایی و مدیریتی و به تبع آن در هم پیچیده شدن اوضاع و به هم ریختگی وضعیت فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور، مسؤولیت این امور را متوجه مراجع معظم داشته و ضمن فرافکنی و ناکار آمدی برخی سیاستهای جاری را اینگونه توجیه نماید.
وی با وقاحت تمام، اسلام کنونی را اسلامی عبوس، بیبرنامه و بینظم خوانده و مراجع را متهم به ریا پروری، مرید سازی و انباشت وجوهات کرده و با زیر سؤال بردن ارکان مرجعیت دینی طینت زشت خود را به نمایش در آورده است. غافل از این که مرجعیت، مسؤولیتی بسیار خطیر، حساس و گرانسنگ است و به رغم میل نویسنده و همفکرانش همچنان پویا، زنده و نقش آفرین خواهد بود و بر اساس تکلیف الهی خود میبایست در کلیه شئونات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و حتی رفاهی مردم و جامعه نظارت علمی و عملی داشته باشد و هر کجا احساس شود قدمی و قلمی خلاف اصول اسلام عزیز و آرمانهای انقلاب اسلامی و منویات امام راحل(ره) و رهبری بزرگوار انقلاب برداشته میشود بدون اغماض به تکلیف خود عمل کرده و خواهد نمود.
مرجعیت شیعه، نگاهبان اسلام و حافظ احکام قرآن بوده و در این راستا بدون هیچ ملاحظهای در برابر انحرافات، بدعتها، کج رویها و کج فهمیها ایستاده و خواهد ایستاد.
چگونه میشود دم از حکومت امام زمان(عج) زد و برنائبان امام زمان(عج) خرده گرفت که چرا امر به معروف و نهی از منکر میکنند؟
چگونه میشود کسی مواضع اصولی و از سر دلسوزی مراجع عزیز را حمل به دخالت غیرقانونی و به هم ریختن اوضاع کشور نماید و دولتمردان ما سکوت پیشه کرده و از کنار این جسارت به سادگی عبور کنند؟!
چگونه میشود انسانی کوته فکر به خود اجازه دهد برای حوزه، مراجع و علما خط و نشان بکشد و آنان را امر و نهی کند و با معیاری جعلی برای امر به معروف و نهی از منکر، این سرمایههای معنوی را مورد طعن، عتاب و بی ادبی قرار بدهد و جامعه اسلامی دم فرو بندد؟!
چگونه یک کارگردان ورشکسته در نهایت بی هنری به خود اجازه میدهد به هر نحو که دلش میخواهد و در هر زمینهای دخالت کند و اظهارنظر نماید، اما مراجع عظیمالشأن ما که عمری برای اسلام و انقلاب اسلامی خون دل خوردهاند حق اظهار نظر و ادای تکلیف الهی خود در زمینه مبارزه با بی حجابی ومنع اختلاط دختر و پسر که عفت جامعه را لکهدار میکند و یا لزوم برخورد با به رسمیت شناساندن اسرائیل غاصب را نداشته باشند؟
مگر نه این که به تعبیر امام علی(ع)، خداوند از علماء پیمان گرفته که در برابر کج رویها سکوت نکرده و فریاد حق خواهی برآورند؟
مگر نه این که به تعبیر امام حسنعسکری(ع)؛ اگر نبودند علمایی که از حق و حقیقت دفاع کنند، حتی یک نفر در دین خدا باقی نمیماند؟
مگر اکنون، زمان رضاخان است که مرجعی را به خاطر دفاع از عفت و نوامیس مردم و بیان حکم شرعی مورد بیحرمتی قرار دهند؟!
چرا تصور میکنید هر آنچه که شما میگویید و میپسندید صحیح است و دیگری حق اظهار نظر ندارد.
آقای نوریزاد!
کمی بیندیش! با این سخنان وقیحانه قلب چه کسانی را شکسته و چه کسانی را خوشحال نمودهای؟
آقای نوریزاد!
آن چه که تو در این وهن نامه آوردهای ادامه همان تز ننگین «جدایی دین از سیاست است».
آن امامی که تو از آن دم زدهای، همواره مراجع، حوزه و روحانیون را به حضور فعال و مؤثر در امور مربوط به جامعه و به خصوص در مسائل سیاسی فرا میخواند.
آن رهبری که تو از آن دم زده و متأسفانه مصداق کامل «دفاع بد از رهبری» شدهای، خود بزرگترین پشتوانه مرجعیت شیعه بوده و همواره بر تقویت این نهاد مقدس و لزوم نگهداشتن حرمت این بزرگواران و نقش آفرینی آنان در عرصههای مختلف تأکید کردهاند.
آقای نوریزاد!
شنیده و خوانده بودیم که در دوران آخرالزمان «معروف» جای «منکر» و «منکر» جای «معروف» را میگیرد. اکنون مراجع ما به جرم دفاع از حجاب و عفت نوامیس اینچنین مظلومانه مورد بیحرمتی قرار میگیرند و مدعیانی که برای هر امر کوچک و پیش پا افتاده پا پیش گذاشته و بر میآشوبند سکوت مرگ پیشه کرده و چشمان خویش را بر روی حقیقت بستهاند!
نیروی پرتوان انتظامی که بار سنگین مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب و پدیده شوم فساد اخلاقی و بی حجابی را به تنهایی بر دوش میکشد اینچنین مورد بی مهری قرار گرفته و نه تنها حمایت نمیشود که درمعرض طعنهها و کم لطفیهای نهان و آشکار قرار دارد و اگر مرجع تقلیدی به نیابت از حوزه علمیه و بر اساس تکلیف، از این اقدام خداپسندانه نیروی انتظامی تقدیر کند بی مهابا مورد تعرض شما قرار میگیرد.
اگر به زعم شما دفاع از طرح امنیت اجتماعی جرم است پس چرا رهبری اندیشمند انقلاب، حضرت آیتا... العظمی خامنهای(مدظلهالعالی) به کرات از این طرح ارزشمند دفاع کرده و بر ادامه آن تأکید نمودهاند.
چطور در ادبیات شما دفاع از عفت و ناموس مردم و اجراء حکم شرعی منع اختلاط دختر و پسر «منکر» و اصرار بر اجرای قانون شوم اختلاط که ارمغان انفعال مسؤولان در سیاستهای خارجی است «معروف» تلقی میشود. مگر بدعت در دین جز این است، بدعتی که لابد مروجانی همچون شما و اسلام شناسی همچون «رحیم مشائی» آن را ترویج میکند.
آقای نوری زاد :
شما که حرمت علما را با بی ادبی تمام شکستید لاقل حرمت حضرت معصومه را نگه می داشتید . اوضاع قم را با شهرهایی مثل کرج و...از نظر فرهنگی مقایسه کردن دلیلی دیگر بر بی اطلاعی و یا غرض ورزی شماست . شما که شمشیر را از رو بسته اید . جهت اطلاع دیگرانی که سخنان بی پایه شما را خوانده اند عرض کنم، خوشبختانه اوضاع قم آن طور که شما ترسیم کرده اید نیست و بحمدالله علیرغم برخی کاستی ها همچنان شهری ارزشی و ولایتمدار بوده و در بسیاری ازموارد پیشتاز دفاع از حریم اهل بیت (ع) و آرمان های اسلام و انقلاب بوده و هست. سکوت فعلی قم در مقابل شما بخاطر تعطیلیتابستانی حوزه های علمیه است و الا خود خروش حوزه را در دفاع از حریم مرجعیت به چشم می دیدید. آمار های کذایی را هم به رخ نکشید . بسیاری از ناهنجاری هایی که متاسفانه در شهر شما و کرج و.. تبدیل به هنجار شده خوشبختانه هنوز در قم جرم شمرده می شود . بخشی از جرائم و مفاسد قم همان هایی هستند که در شهرهای مورد اشاره نه تنها جرم به حساب نمی اید که قبح خود را از دست داده و جزئی از فرهنگ و آداب به حساب می اید . وانگهی - تفاوت سطح فرهنگی را از ظاهر شهرها هم می شود فهمید . شما ظاهر قم را با ظاهر آن شهرها که متاسفانه در فساد غرق شده اند را یکی حساب می کنید ؟ ضمنا ، آمار مورد ادعا مربوط به بالا بودن کشف جرم است نه خود جرم وبا توجه به آنچه در سطور بالا گفته شد تفاوت ظریف این دو بر انسان های بی غرض پوشیده نیست . یادمان نرود که بر خلاف برخی دوستان ، دشمن بخوبی حساسیت قم را دریافته است . شما که به ظاهر دوست هستید چرا در آن نامه کذایی اشاره به این نکرده اید که چه تعداد باندهای دختران فاسد در قم دستگیر شده اند که طبق برنامه سازماندهی شده از شهرهای هم جوار با اتوبوس به قم اعزام می شدند ودر برابر پولی که می گرفتند ماموریت داشتند فقط در خیابان های قم تردد کنند و هنجار شکنی نمایند ؟ چرا اشاره نکرده اید ؛ قم از نظر جغرافیایی در موقعیت استراتژیک قرار داشته و گذر گاه بیش از 18 استان کشور بوده و در خط مقدم تهاجم بیرحمانه مواد مخدر قرار دارد ؟ چرا نگفته اید سرمایه گذاری دشمن در قم بیشتر از سایر شهرهاست ؟ از شما و آن همه ادعایتان بعید می دانم از چنین مسائلی بی اطلاع باشید . اگرچنین باشد برخوردهای گزینشی با قم چه معنایی دارد ؟ مراجع را زیر سوال برده اید که چرا وضع قم اینگونه و آنگونه است ؟ اولا ؛در دلسوزی شما شک دارم . ثانیا ، مگر خود رسول الله (ص) و امیر المومنین (ع) حتی در زمان حکومتشان موفق شدند به همه اهدافشان رسیده و تمام مردم را هدایت کنند ؟ مگر کار به جایی نرسید که علرغم تمام تلاش ها و خون دل خوردن ها ، خداوند به پیامبرش خطاب فرمود : بیش از این غصه هدایت مردم را نخورد و او فقط مامور ابلاغ پیام الهی است ؟ آیا گناه انحراف اکثریت مردم از اصول اسلام ناب ، پس از پیامبر بر دوش آن بزرگوار است ؟آیا تنهایی و غربت ائمه (ع) دلیل بر نعوذ بالله ، کم کاری ، بی مسئولیتی و مردم نداری آنان بوده است . نمی خواهم مقایسه کنم ولی برای روشن شدن مطلب می گویم ،مردم با آن بزرگواران که معصوم بودند و برگزیده خداوند انطور رفتار کردند چه برسد به نائبان انها که انسان های معمولی بیش نیستند .و البته که مردم ارزشمدار و ولایتی ایران بخصوص حرم اهل بیت " قم "علیرغم سیاه نمایی های شما ، هرگز ، ذره ای از اصول ناب و آرمانهای دینی و انقلابی خود کوتاه نیامده و نخواهند آمد.
پر واضح است ساحت مراجع بزرگوار شیعه ، بخصوص حضرت آیتا... العظمی مکارم شیرازی که عمری را چه در عصر ستمشاهی و چه در نظام مقدس جمهوری اسلامی در دفاع از اسلام و آرمانهای انقلاب ، ترویج فرهنگ دینی و مبارزه با کج روی ها و انحرافات گذرانده و همواره پشتوانهای مقتدر برای ولایت فقیه و رهبری نظام اسلامی بودهاند از اینگونه سخنان پوچ و بیهوده مبرا بوده و بدون تردید ابرهای فتنه نخواهد توانست مانع نورافشانی روز افزون مرجعیت پرتوان شیعه گردد. استقلال حوزه و مراجع معظم از اصول انکار ناپذیری است که همواره مورد تاکید حضرت امام (ره) و تایید مقام معظم رهبری (مد ظله العالی ) بوده و همین امر زمینه را برای نظارت مقتدرانه ومسئولانه آنان بر کلیه شئونات کشور و مراقبت از عدم انحراف مسئولان از اصول اسلام و انقلاب را فراهم کرده و خواهد نمود .